خانه/ازدواج، طلاق و مسائل مربوط به آنها/صفحه 4

دفتر مرجع عالیقدر بیات زنجانی Latest سوالات

پرسیده شده در تاریخ : 15 مهر , 1392در:

سئوال: با سلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان. با عرض معذرت از حضور شما سوالی داشتم که معروض می دارم. اینجانب مدتی است با خانمی آشنا گردیده ام که دو طرف وصل و رضا به وصل و ازدواج به یکدیگر هستیم لذا برای اینکه بتوانیم با یکدیگر راحت و بدون ایرادات شرعی گفتگو کنیم تصمیم به خواندن صیغه ی عقد گرفتیم ؛ با توجه به اینکه هر دو به شدت به یکدیگر علاقه مندیم و نیت قطعی برای ازدواج داریم . با انتخاب مدت عقد و میزان مهریه از طریق پیامک (اس ام اس ) به یکدیگر جواب مثبت دادیم و به هم محرم گردیدیم . حال با توجه به این که دین مبین اسلام نیز همواره بر راضی بودن دو طرف صحه می گذارد می خواستم بدانم آیا عقد و صیغه ای که جاری نموده ایم معتبر و قابل اجرا و بدون ایراد است یا خیر . ممنون می شوم که جواب بنده را به ایمیل اینجانب ارسال نمایید . با تشکر

  • 483 بازدید
پرسیده شده در تاریخ : 15 مهر , 1392در:
  • 904 بازدید
پرسیده شده در تاریخ : 15 مهر , 1392در:
  • 604 بازدید
پرسیده شده در تاریخ : 15 مهر , 1392در:

سئوال: با عرض سلام و خسته نباشید وبا آرزوی توفیق و قبولی طاعات وعبادات شما؛ ۲ نفر شریک و هر دو مجرد هستند. یکی از آنها که حساب و کتاب و پول دست آن بوده،بدون اجازه شریک خود سهم آن را برداشته و ازدواج می کند و پول طرف مقابل را کاملاً خرج جشن عقد خود می کند. در حدی که طرف مقابل برای کرایۀ خودش هم لنگ می ماند. بعد از چند سال اصل پول را پس می دهد در صورتی که این شخص مالباخته قرار بوده در آن زمان زمینی بخرد که قطعاً این زمین می توانسته در زندگی آیندۀ او بسیار تاثیر گذار باشد که حتی الآن هم بعد از ۱۰ سال هنوز مجرد مانده است. از لحاظ شرعی ازدواج آن شخص که با مال غیر خود و بدون اجازه صورت گرفته است چه حکمی دارد؟

  • 450 بازدید
پرسیده شده در تاریخ : 15 مهر , 1392در:

با سلام سوال من از حضور محترم شما در رابطه با طلاق غیابی از همسرم هست که به مدت یک سال و شش ماه است که او را به دلیل مختلف ترک کردم. دلیل اول این بود که همسرم خودش را اول آشنایی با‌ خدا و مؤمن جلوه داد و بد از ازدواج علاوه بر اینکه توهین به دین و مذهب کرد، به خودم و خانواده بیش از حد بی‌-احترامی و بدی کرد. دلیل دیگری که از همسرم جدا شدم این بود که ایشان قادر به کنترل اعصاب خودش نبود و بدون دلیل عصبانی‌ می شد و شروع می کرد به فحاشی و نا‌سزا گفتن و حتی تنبیه بدنی هم می کرد. بارها و بارها به من گفت که برو و بعد از تقریبا سه سال که برایم مشکل بود تحملش، او را به قصد طلاق ترک کردم. حالا در این مدت ۱۶ ماهی‌ که خانهٔ پدرو مادرم هستم، در یک شهر دیگر زندگی‌ می‌کنم و او را هیچوقت نمی‌بینم. هیچگونه ارتباطی‌ با هم نداشته و نداریم. چون حاضر به طلاق دادنم نبود به او گفتم که از مهرم می‌گذارم. او به من قول داد که با طلاقم موافقت می‌کند، ولی‌ از حرفش گذشت و گفت که تا آخر عمرم طلاقت را نمی دهم و بازم با عصبانیت شروع کرد به توهین به دین و اسلام و و و و…. حالا تکلیفم چی‌ هست؟ من در هامبورگ زندگی‌ می‌کنم و با مسجد امام علی‌ تماس گرفتم. آنها به من گفتند که اگر مرجع تقلید شما بگویند که می توانید طلاق غیابی بگیرید، آنها می توانند کمکم کنند. از شما خواهش می‌کنم که مرا راهنمایی‌ کنید و به مسجد این اجازه را بدهید که صیغه طلاق را جاری کنند. با تشکر و تقدیم احترامات فراوان

  • 378 بازدید
بارگذاری بیشتر سوالات