دفتر مرجع عالیقدر آقای اسدالله بیات زنجانی Latest سوالات

سؤال: با سلام و عرض ادب با توجه به اینکه دشمنان اسلام همواره به دنبال شبهه افکنی در اذهان مسلمانان و محکوم کردن آن هستند و یکی از موضوعاتی که آن را به عنوان سند بدوی بودن و عقب ماندگی عقاید اسلامی و نعوذبالله قرآن عزیز جلوه میدهند مسئله ی جواز ضرب و شتم بانوان در آیۀ ۳۴ سورۀ نساء است که در جهان امروز امری بسیار ناپسند تلقی می‌شود و کمپین‌های جهانی عدم خشونت خانگی علیه زنان وجود دارند و در این باره اسلام را مقصر جلوه می‌دهند و با توجه به اینکه لغت ضرب در قرآن و همچنین در زبان عرب به معانی مختلف به کار رفته است که هیچکدام به معنای ضرب و شتم نیست… و همچنین تاکید پیامبر عالیقدر اسلام (ص) بر حکمفرمایی صلح و صفا و محبت در کانون خانواده در میان زن و مرد که در احادیث و سیرۀ آن جناب بسیار وجود دارد، و همچنین با توجه به سیاق آیه که به راه‌های حل اختلاف را در روابط زن و شوهر مطرح میکند و ابتدا نصیحت، سپس روگرداندن در محل خواب و جدا کردن محل خواب را پیشنهاد میکند، آیا ممکن است “واضربوهن” که مرحله ی آخر از این راهکارهاست، پس از آنکه سایر راه‌ها جواب نداد و مشکلات را برطرف نکرد، به معنایی به غیر از کتک زدن باشد که خودش کینه زاست و باعث تلافی و تقابل می‌شود؟

سؤال: لطفا این روایت زیر را برایم تفسیر کرده و بفرمایید که منظور حضرت از فلسفه و عرفانی که در داخل روایت زیر عنایت داشتند آیا منظور کل فلسفه ها و عرفان ها است یا خیر منظور فلسفه و عرفان خاصی است؟ متن روایت: “””مرحوم مقدّس اردبیلی(متوفای ۹۹۳ق) در «حدیقه الشیعه» از سید مرتضى بن داعی حسینی رازی از‏ شیخ مفید با ذکر سلسله سند چنین نقل می‌کند: امام حسن عسکری(ع) به ابوهاشم جعفری فرمود: «ای اباهاشم! زمانی می‌آید که روی مردم خندان و شادمان است و دل‌هایشان تاریک و گرفته، سنّت در نزدشان بدعت است و بدعت سنّت، مؤمن در میانشان کوچک است و فاسق محترم، فرمانروایانشان نادان و ستمگرند و دانشمندان در گمراهی‌اند، بی‌نیازان توشه فقیران را سرقت می‌کنند، کوچکان بر بزرگان پیشی می‌گیرند و هر نادانی را آگاه می‌دانند و هر چاره‌جویی را فقیر و بی‌چیز می‌شمرند، میان مخلص و ریاگر تفاوتی نمی‌نهند، گرگ را از میش نمی‌شناسند، علماء آنان بدترین آفریده‌های خدا روی زمین هستند؛ زیرا به فلسفه و تصوّف گرایش دارند، به خدا سوگند! اینان رویگردان از دین خدا و اهل تحریف‌اند، در محبت مخالفین ما بزرگ‌نمایی می‌کنند و پیروان و دوستان ما را گمراه می‌کنند، اگر به مقامی رسند گرسنه رشوه‌اند و اگر خوار شوند ریاکارانه بندگی خدا را می‌کنند، همانا ایشان راهزنان مؤمنان هستند و دعوت‌کنندگان به شیوه مُلحدان. هر کس آنان را درک کرد از ایشان دوری گزیند وـ دین و ایمانش را نگه دارد. ای ابوهاشم! این آنچه بود که پدرم از پدرانش از جعفر بن محمد برایم روایت کرد و این از اسرار ماست، پس آن‌را کتمان کن مگر برای اهلش[که می‌توانی بگویی]””

سؤال: با سلام و احترام؛ پدری مدعی است که اعتیاد به شیشه داشته و دختران وی با سوءاستفاده از این وضعیت نابسامان جسمی و روانی وی، از پدر خود مبایعه نامه ای عادی و وکالت نامه ای رسمی در خصوص منزل پدری گرفته اند و هم اکنون با ادعای مالکیت، پدر را از خانه اش بیرون کرده و او را بی سکنی و مأمن کرده اند. قیمت میلیاردی ملک و عدم امکان پرداخت نقدی پول طبق مقررات ضد پولشویی و عدم وجود رسید بانکی پرداخت از یک سو، و از سوی دیگر وضعیت سنی پایین و عدم قوت مالی دختران و نیز انتقال بالمناصفه ملک میان دو دختر، احتمال پرداخت پول را از نظر عرفی مستعبد می نمایاند. در این قضیه فتوای حضرتعالی راهگشا خواهد بود: ۱) ملاک صحت ظاهری و صوری، اسناد است یا حقیقت واقعی؟ ۲) آیا مصرف مواد مخدر، از مصادیق سلب اراده و بطلان صورت اسناد هست یا خیر؟ و اگر هست با توجه به عدم امکان عرفی آزمایش اعتیاد در زمان تنظیم اسناد؛ با احراز اشتهار عرفی فرد به اعتیاد، آزمایش پزشکی قانونی، غیرمعقول بودن انتقال ملک بدون عوض به فرزندانی که هم اکنون پدر را از منزلش بیرون انداخته اند و …. می توان مسلوب بودن اراده پدر را احراز کرد؟ با تجدید احترام و سپاس