دفتر مرجع عالیقدر بیات زنجانی Latest سوالات

سؤال: حضرت آیت الله بیات زنجانی سلام علیکم در قرآن خطاب به مومنین آمده است :«فَبَشِّرْ عِبَادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» و به مسلمانان توصیه شده است که «اقوال مختلف» را بشنوند، «بهترین» شان را انتخاب کرده و از آن تبعیت کنند، یعنی خداوند در قرآن «اقوال» مختلف را به رسمیت شناخته و همچنین انتخاب مومنین را نیز ارج نهاده و قدر دانسته است. از سوی دیگر قرآن با توجه به منطق قوی درونی خویش، کفار را مورد خطاب قرار داده است که اگر می توانید سوره و یا حتی آیه ای مانند قرآن بیاورید. سخنی مانند قرآن آوردن هرچند عملاً امکان پذیر نیست، اما قرآن امکان منطقی مخالفت با خود را نبست. در سال های گذشته و مخصوصاً چند ماه اخیر، برخی از مومنان و نه کفار، قول های متفاوتی از قول رایج دینی را در برخی از مطبوعات بیان کردند، نتیجه اش توقیف مطبوعه و به زندان افتادن نویسنده و یا مدیرمسئول روزنامه بود، حال سوال این است که الف: با این وضعیت مومنین چگونه می توانند به آنچه در قرآن گفته و به ایشان توصیه شده، عمل کنند و اقوال مختلف را بشنوند و بهترین شان را عمل کنند؟ ثانیاً وقتی قرآن به کفار اجازه مخالفت با خود را داده است، آیا به لحاظ شرعی می‌توان با مومنی که قولی خلاف با قول رایج دینی را در درون گفتمان دینی مطرح کرده است و با نشریه ای که آن را نشر کرده است، برخورد قهری کرد؟ ثالثاً به لحاظ شرعی حکم افراد و مسئولینی که جلوی توصیه قرآنی مبنی بر مطرح شدن اقول مختلف و امکان انتخاب مومنین را می گیرند، چیست؟

سؤال: با سلام و عرض ادب و احترام ۱۱ سال است که با همسرم ازدواج نموده ام (با مهریه ۱۳۵۸ سکه طلا) در طول این مدت به علت وسواس و سایر مشکلات روحی و روانی اش نتوانسته ام با وی رابطه زناشویی برقرار نمایم و بعد از گذشت این مدت هنوز ایشان باکره هستند (هیچگونه دخولی صورت نگرفته) و بنا به گقته پزشکان رحم وی دیگر قابلیت باروری را از دست داده است. در طول این مدت به امید بهبود و عدم استطاعت مالی برای تادیه مهریه سنگین که هیچ فردی در صورت علم به این بیماری حاضر به قرار دادن آن و حتی ازدواج نمی شد از طلاق منصرف شده ام لکن به تازگی متوجه وجود حق فسخ در اینگونه موارد شده ام. حال با توجه به اینکه همسرم قبل از ازدواج مشکل روحی و وسواس اش را از بنده مخفی نموده است مستدعی است به سوالات زیر پاسخ فرمایید: ۱)آیا این امر مصداق تدلیس و تخلف از شرط وصف ضمنی سلامت که در عقد نکاح بدون قید نیز مورد توجه قرار می گیرد ، بوده و حق فسخ برای بنده ایجاد می کند؟ ۲)در صورت مثبت بودن پاسخ آیا مهریه به ایشان تعلق می گیرد؟ ۳)آیا استناد به ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی برای فسخ که مقرر می دارد: هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد. ، جایز است و شامل وضعیت بنده نیز می شود؟