دفتر مرجع عالیقدر آقای اسدالله بیات زنجانی Latest سوالات

سؤال: این پرسش از سوی سرویس قضایی-انتظامی روزنامه فرهیختگان از محضر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی مطرح می شود: با سلام؛ فردی به جرم قتل عمد در اسفندماه سال ۷۴ در همدان اعدام شده و علیرغم اینکه ۲۰ دقیقه بالای چوبه دار معلق بوده و مرگش از سوی پزشکی قانونی تایید شده ،او بار دیگر علامئم حیاتی اش ظاهر شده و پس از ۱۹ روز در کما بودن به زندگی برگشته است.این فرد پس از پرداخت دیه و گرفتن رضایت اولیای دم که آن زمان پدر و مادر مقتول بودند چهار سال به دلیل جنبه عمومی جرم به زندان رفته و پس از آن آزاد شده است.مقتول در آن زمان ۵ فرزند صغیر داشته که حالا کبیر شده اند و مجددا پرونده را به جریان انداخته اند،تا جایی که ۲۰ روز پیش متهم دستگیر شده است و متاسفانه موفق به گرفتن حکم اعدام نیز شده اند. این پرونده قرار است برای گرفتن امضای نهایی به تهران منتقل شود و در صوت امضا، اجرای این حکم (در حقیقت اجرای دوباره حکم اعدام) انجام می شود.استفتاء ما از محضر حضرتعالی این است که آیا این کار (اجرای دوباره قصاص) به لحاظ شرعی صحیح است؟

سؤال: سلام بنده خدایی را میشناسم که در حدود ۳۰ سال سن دارد و به نظر برخی از دوستان وی تارک دنیا است و او را شماتت میکنند. حال با توجه به شناخت چندین ساله که از وی دارم توصفیی ارائه میدهم و شما بفرمایید که آیا چنین فردی را باید کمک کرد تا مسیرش را عوض کند یا راهی که میرود صحیح است چرا که تصمیم بر ازدواج دارد و دوستان گاها نگران هستند که مبادا این مساله خللی در زندگی آینده وی پدید آورد. او میگوید که “من نه از مال دنیا بدم میاید و نه از دیگر چیزهای خوب دنیا اما موضوع آنجاست که باید جنبه استفاده از نعمتهای الهی را داشته باشم و گاها وقتی این نعمتها سبب غرور من میشود سعی میکنم از آنه فاصله بگیرم و تا تزکیه صورت نگیرد این غرور در من خواهد بود.از آن گذشته وقتی خودم را با شهدا یا دیگر بزرگان مقایسه میکنم و میبینم انا خود را از بعضی نعمتها محروم میکردند تا دیگران به خواسته هایشان برسند مصصم تر میشوم تا با تزکیه راه شهدا را ادامه بدهم و خودم را در این مسیر تربیت کنم. باید با نفس مبارزه کرد” او حتی مدتی موهای سرش کوتاه میکرد و میگفت وقتی جلوی آینه خودش را میدیده از اینکه به زیبایی موهایش دل میبسته ناراحت میشده و بنا به همین دلیل موهایش را کوتاه کرده . او حتی یک سری از این ویژگیهایی را که داشته به دختر خانمی که به خواستگاریش رفته توضیح داده وبه او گفته که قرار نیست در زنگی به او(دختر خانم) سختی بدهد اما خودش نمیخواهدطوری زندگی کند که فقرا و بیچارگان را از یاد ببرد و حتی به دختر خانم گفته که اگر با هم سختی بکشند تا گرهی را از زندگی کسی باز کنند این سختی، مقدس است. او حتی به دختر خانم گفته که بجای یک جهیزیه ۵۰ یا ۶۰میلیونی ( بنا به گفته خود دختر خانم پدرش قصد دارد یک جهیزیه کامل و۵۰ یا ۶۰میلیونی به او بدهد)به فکر لوازم واقعا ضروری باشد تا هم به خانواده اش فشار نیاید و هم دیگران که دستشان تنگ است با دیدن این جهیزیه افسوس نخورند به وضیعت خودشان و در عوض به ازدواج یک زوج فقیر که در شرف ازدواج هستند کمک کنند هر چند آن کمک خیلی ناچیز باشد نظر شما چیست؟