دفتر مرجع عالیقدر آقای اسدالله بیات زنجانی Latest سوالات

سئوال: با عرض سلام خدمت مرجع عالی قدر تشیع، حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون برای آن بزرگوار، چهار سوال خود را به شرح زیر خدمت دفتر معظم له ارائه می دارم : ۱-فرض کنید که فرد مسلمانی پس از مطالعات و تفکرات بسیار در باب ادیان آسمانی و به اختیار و اراده خود و با انتخاب جاری شده از تفکر، اقدام به تغییر دین خود کرده باشد. آیا از نظر معظم له چنین فردی مرتد بوده و محکوم به مرگ است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ لطفاً دلیل جاری شدن چنین حکمی برای شخصی را که از روی اختیار و اراده ای که خدا به تمامی انسان ها – به منظور انتخاب مسیر خود در زندگی- عنایت کرده است (خواه این انتخاب درست باشد یا غلط)، چنین تصمیمی گرفته است را توضیح دهید. ۲-محارب چه کسی است؟ ۳-آیا کسی که با اصل نظام حکومتی اسلامی و اصل ولایت فقیه مخالف است، و مخالفت خود به صورت مسالمت آمیز و علنی اعلام می کند محارب می باشد. ۴-فرض کنید جمعیتی به دلیل مخالفت با نظام اسلامی و اصل ولایت فقیه در زندان باشند و در محیط زندان نیز به مخالفت خود با نظام اسلامی ادامه دهند و در اعتراض به زندانی شدنشان به دلیل عقیده شان، در زندان اقدام به اغتشاشاتی نظیر آتش زدن بندهای زندان، پرتاب اشیا به سمت ماموران زندان، شعارهای تند علیه ولایت فقیه و نظام اسلامی، درگیری فیزیکی ( بدون سلاح گرم و سرد ) با ماموران زندان و … کنند. آیا آنها محارب و متهم به مرگ هستند. ( با فرض اینکه اغتشاشات آنها کاملاً در چارچوب محیطی زندان باشد )

سئوال: با عرض سلام و درود بیکران خدمت مرجع گرامی؛ بنده مدتی است که راجع به مسأله شادی در اسلام دچار سردرگمی و البته یأس شده ام . ما جوانان با توجه به شرایط اجتماعی و زمانه خود، خنده ها و شادی هایی را تجربه می کنیم که از دید یک متولی دینی، مصداق لهو لعب است. به طور مثال از دیدن و لذت بردن فیلمی که هنرپیشه محبوب و زیبا روی جنس مخالف(در مورد اینجانب که دختر هستم، هنرپیشه مرد)در آن باشد و البته مفسده ای نداشته باشد، گناه است زیرا نگاه با میل به او با نگاه به بقیه مردان نظربازی و گناه محسوب می شود . وقتی با این دید بخواهیم به هر میل دل نگاه کنیم، باید همواره بر سر احساسات خود بایستیم و برای خود زندگی خشک و بی احساسی را تجربه کرده و برای دیگران یک ناهی از منکر به تمام عیار باشیم و به قول یک روحانی دینی، راه به خدا رسیدن پا بر روی دل گذاشتن است؛ آیا ما محکوم به چنین کاری هستیم یا اینکه باید تمام روحیات خودمان را عوض کنیم و از این به بعد فقط روحانی لذت ببریم؟