با سلام و تحیت؛ شرک از نظر کلامی، قرآنی و فقهی تعریف خاص خود را دارد و در صورت صحت داشتن مطالب مندرج در سؤال، افرادی که این جملات را از روی اجبار و اکراه بر زبان جاری کرده اند، از مصادیق همان تقیه ایست که قرآن اجازۀ آن را صادر فرموده است ولی آنانی که زمینۀ این اکراه و اجبار را فراهم نموده اند، مرتکب گناه بزرگی شده و اگر در اختیار قضاوت عادلانۀ اسلامی قرار بگیرند، مستحق تعزیرند.
اما در مورد صدور اجازۀ سجده بر عکس – در صورت صحت داشتن مطالب نقل شده – که متعلق به هر فردی باشد، از مصادیق “اعانت بر اثم” بوده و ترویج شرک و از گناهان نابخشودنی است و اگر کسی مرتکب این کار بشود، فاسق بوده و اگر قاضی باشد از عدالت افتاده و اگر در منصبی از مناصب حکومتی باشد، تصدی آن مسؤلیت برای وی از مصادیق “غصب” بوده و حرام است مگر اینکه آن فرد نیز به این کار مجبور شده باشد.
اما در مورد صدور اجازۀ سجده بر عکس – در صورت صحت داشتن مطالب نقل شده – که متعلق به هر فردی باشد، از مصادیق “اعانت بر اثم” بوده و ترویج شرک و از گناهان نابخشودنی است و اگر کسی مرتکب این کار بشود، فاسق بوده و اگر قاضی باشد از عدالت افتاده و اگر در منصبی از مناصب حکومتی باشد، تصدی آن مسؤلیت برای وی از مصادیق “غصب” بوده و حرام است مگر اینکه آن فرد نیز به این کار مجبور شده باشد.