پاسخ: با سلام و آرزوی توفیق؛ فرض دیه نصف در جائی است که فردی زنی را کشته و اولیای دم وی و ورثه او، تقاضای قصاص نکنند و بخواهند دیه را بگیرند؛ بنابراین نصف دیه مرد را بنابر قول مشهور از قاتل و یا عاقله قاتل – اگر قتل خطائی – باشد می گیرندو در فرض مذکور اگر ورثه مقتول نخواهند دیه بگیرند بلکه تقاضای قصاص کنند، باید به مقدار نصف دیه به اولیای قاتل بپردازند و تقاضای قصاص نمایند؛ اما فرض ثلث و امثال آن جائی است که شخصی جنایتی درباره زن انجام داده که اگر زن بنای قصاص نداشته و بخواهد دیه دریافت کند، به مقدار ثلت و یا کمتر از ثلث دیه کامل مرد خواهد بود و این در مواردی است که جنایت وارد شده، قتل نباشد و ضمناً از مواردی نباشد که دیه آن مساوی دیه کامل است که در این حالت نیز اگر بخواهد دیه دریافت کند، به مقدار نصف خواهد گرفت و نیز اگر بخواهد قصاص کند، باید به مقدار نصف دیه بپردازد و سپس تفاضای قصاص کند. در هر صورت در هر مواردی که قتل و یا جراحت عمدی واقع شده، زن و مرد فرقی با یکدیگر ندارند و هم می توانند تقاضای دیه نموده و هم می توانند از قصاص صرف نظر کرده و دیه دریافت کنند. در موارد قتل و جراحت عمدی که دیه مساوی با دیه کامل مرد دارد، اگر زن و یا ورثه او بخواهند قصاص کنند، باید مقدار نصف آن را پرداخته و سپس تقاضای قصاص کنند و اما در مواردی اگر بخواهند قصاص نکنند و دیه بگیرند، به مقدار ثلث و یا کمتر خواهد بود که در این صورت زن می تواند از تقاضای قصاص منصرف شده و مقدار دیه معین شده را دریافت کند و یا تقاضای قصاص کند. اینکه در سئوال طرح فرموده اید که زن می تواندمقدار مازاد ثلث را ببخشد و به مقدار ثلث قصاص عمل کند، چنین فرضی واقعیت ندارد چراکه هرجا دیه از مقدار ثلث گذشته، به نصف تبدیل شده است و بر طبق فرض سئوال، باید یکی از این دو راه را برگزیند و یا از قصاص صرف نظر کرده و دیه را بگیرد و یا اینکه تقاضای قصاص کند.