پاسخ: با سلام و تحیت؛ برای روشن شدن مطلب فوق، لازم است به مطالب زیر با دقت توجه به عمل آید و آن مطالب چنین است:
۱- طلسم قسمتی از مطلق سحر است و سحر از اموری است که از زمان های بسیار کهن، مورد توجه و عمل بوده و اکثراً از آن سوء استفاده های زیادی کرده اند. در زمان موسی کلیم(ع)، مهم ترین ابزاری که فرعونیان عصر از آن بهره می جستند و برای توده های عوام و نوعاً نا آگاه، قدرت نمایی می کردند، همین سحر بوده و ساحران و جادوگران، با تصرف در اذهان و تخیلات عامه و ارادات آنها، خود را دارای قدرت برتر معرفی کرده و به صورت طبیعی از کسانی که فاقد چنین قدرتی بودند، انتظار اطاعت و تبعیت داشته و طبق آمال و امیال خودشان، آنان را به حرکت در می آوردند و با تمام قوا و با شدت تمام، از مردم عوام گرو کشی می کردند و قدرت حاکم، از این موقعیت و طبعیت چشم بسته اکثریت مردم سوء استفاده می آورده و با استخدام ساحران و جادوگران، آنان را بازوی اعمال اقتدار سیاسی و فکری و اجتماعی و حتی اعتقادی قرار داده و حتی تا مرز ادعای خدایی جلو رفتند و باکمال وقاهت، ندای انا ربکم الاعلی سر دادند و با کمال اسف، عامه مردم هم با جان و دل پذیرفتند و خود را به نازلترین مراحل حیوانی تنزل دادند.
۲-با توجه به نکته یک، سحر را به صورت یک امر واقعی و تاحدودی اثر گذار باید قبول داشت و پذیرفت و معمولاً ساحران و جادوگران، از آن در امور مورد علاقه و میل نفسانی و خیالی خود استفاده می کنند و با تکیه بر مهارت خود، از ضعف طرف مقابل سود برده و از این طریق بر تخیل آنان اثر گذاشته و در آنان نوعی انفعال به وجود می آورند و به همین جهت در افرادی که از نظر روحی قوی تر از آنها هستند مانند رسولان خداوند واولیای الهی، نمی تواند اثر بگذارند و آنان را مسحور سازند؛ اگرچه ممکن است از حیث جسمی و بدنی، تا حدی آسیب وارد کنند و لذا می بینید ساحران و جادوگران دوران فرعون در برابر حضرت موسی و هارون، مقلوب و مقهور شده و شکست می خوردند، چون موسی و هارون از اراده برایر الهی مدد می گیرند ولی ساحران و جادوگران بر خودشان تکیه دارند البته در مواردی هم از سحر و طلسمات، در کارهای خیر و عقلایی استفاده می کنند.
۳-ساحران و جادوگران در سحر و جادو و طلسمات، همیشه از شیاطین و اجنه استفاده نمی کنند و گاهی استفاده می کنند، همان گونه که در بین انسان ها هم آدم های خوب و صالح جود دارد و هم ناصالح وخطرناک وجاهل وفاسد ، اجنه هم چنین هستند و عمدتاً از عدم توجه و ضعف فکری و ارادی روحی و معنوی دیگران بهره برداری می کنند و به همین جهت هر وقت در برابر معجزات رسولان خداوند و کرامات اولیای الهی عرض اندام کرده اند، مقلوب و مقهور شده اند و این یک اصل ثابت و پذیرفته شده است؛ بنابراین اگر سحر و جادو و طلسمات که برای به دام انداختن دیگران مورد استفاده قرار می گیرد، توسط آدمیان است و در مواردی از نیروهای نامرئی مانند اجنه و شیاطین بهره برداری می کنند؛ انسانها هستند که با کمال تاسف همان طور که از دیگر نعمت های خداوند درست استفاده نمی کنند از سحر و جادو و طلسم هم همان طور که قرآن کریم اشاره فرموده است، استفاده مناسب به عمل نمی آورند و از آن مثلاً برای جدایی میان زن و شوهر و بستن بخت و امثال ذلک استفاده می کنند که این مساله، نوعی گناه و عصیان خداوند است مانند عصیان های دیگر که امروز طبعات زشت آنها دامن همگان را گرفته و حیات انسانی را به حیات حیوانی و شهوانی و سبعی مبدل ساخته است.
۴-اینکه می فرمایید مشکل از کجاست، جوابش این است مشکل از شیاطین و اجنه نیست آنان برابر اهدافی خلق شده اند و در همان حدود و وظایف خود، در حد توان و اختیار تلاش می کنند؛ اگر انسان ها کاری به آنان نداشته باشند، آنان کاری به انسان ندارند و مشکل در قدرت خدا نیست؛ خدای عالم همان طور که وجودش واجب است، قدرتش هم واجب است، او از تمام جهات واجب الوجوب و واجب العلم و واجب القدره است و قدرت او، هم ذاتی و هم نامحدود است، ولی به انسان آزادی و اختیار و قدرت تصمیم گیری عطا کرده است، پس اگر در روی زمین انسان مرتکب خطا گردد، آیا خدا قدرت ندارد جلوی اورا بگیرد؟ چرا قدرت دارد، اما اگر به طور مستقیم دخالت فرماید و جلوی کار انسانها را بگیرد، آزادی انسان از بین می رود و مواخذه و ثواب و عقاب و کیفر و پاداش، بی معنا می شود. پس عزیز من؛ اگر مشکلی وجود دارد از همین انسانهای آزاد وصاحب اختیار است و اگر انسان به توصیه های رسولان الهی و سفیران خداوند گوش می کردند و زندگی هماهنگ با عقل و وحی را بر زندگی حیوانی و ددمنشانه مقدم می دانستند و یه خاطر کینه ها و تامین خواسته های نفسانی، دست به این نوع کارها نمی زدند، مطابق منطق و وعده قرآن کریم، درهای رحمت و برکات آسمانی به سوی بشر گشوده می شد و همگام از آنها متنعم و برخوردار می شدند.
خوب سئوال این است آیا خدای عالم قادر نیست، همه ی ظالمان و ساحران و جادوگران و کافران را معدوم و نابود ساخته و از بین ببرد، چرا! ولی اگر این کار را انجام می داد خیلی از استعدادها و قابلیتها و خوبی ها و بدیها پنهان می ماند و حجت برای خیلی ها تمام نمی شد و خیلی از ارزشها، ناشناخته می ماند؛ با توجه به مجموعه مطالب به وضوح به دست می آید، اگر چه سحر و جادو بوده و هست و خواهد بود و از آن، هم می توان به نحو نیک استفاده کرد و هم بد و زشت و اگر کسی از آن بد استفاده کند، مانند همه وسایل و طرق و ابزار و آلاتی است که هم دارای منافع حلال و هم دارای مضرات است و انسان است که می تواند از آن به نحو درست استفاده کند و یا به نحو نادرست و طبعاً استفاده نادرست انسان، قدرت خدا را محدود نمی سازد، چون خدای عالم بنایش این است انسان را در این حیات دنیوی آزا د بگذارد و سحر و جادر و طلسم، همیشه از راه شیاطین و اجنه نیست، بلکه نوعا از جهل و ضعف و اراده انسانها، ساحران و جادوگران سوء استفاذه کرده و آنان را مسحور قرار می دهند و همین طور که سحر وجود دارد و اثر گذار است، ابطال سحر نیز اثر گذار است.