با سلم و تحیت؛
الف) قرآن بدون تردید و به اجماع فریقین تحریف به صورت زیاده نشده است و تحریف به صورت تعبیرهای نادرست، تعدیلهای نابجا و به تعبیر قرآن تحریف از مواضعی که قرآن برای آن نازل شده است نه تنها واقع شده بلکه همیشه، هم امکان دارد و هم تحقق علمی پیدا کرده است؛ طبعاً با شاخصهایی که ذکر شده است باید به مفسراان وارد و امین رجوع شود. و اما تحریف به صورت نقیصه بدین معنا که سوره یا آیه ای از قرآن کاملاً حذف شده یا تغییر کلی پیدا کرده باشد این محل بحث است و ما با ادله فرآوانی که داریم این نوع تحریف را محال و باطل می دانیم. برای اینکه احتمال چنین تحریفی کل قرآن را از حجیت می اندازد چه رسد به یقین بر وقوع آن؛ چرا که اگر احتمال تحریف وجود داشته باشد با توجه به اصل اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال دیگر استدلال به این قرآن برای حقانیت اسلام امکان نخواهد داشت. و اما احتمال اختلاف قرائت نه تنها امکان دارد بلکه واقع هم شده است مانند اختلاف قرائت در کلمه ملک و مالک.
ب) برای پاسخ به این سوال لازم است به چند نکته توجه شود:
1- روایات متواتره از پیامبر و اهل بیت علیهم السلام دستور بر مقایسه سخنان اهل بیت با قران را داده است که اگر قرآن سخنان اهل بیت را تایید کرد باید آنها را پذیرفت( اعرضوا به این معنی که بر قرآن عرضه کنید).
2- پیامبر بزرگوار اسلام در حدیث متواتر فرموده است که در میان امت دو چیز گرانبها را گذاشتم که اولی قرآن به عنوان ثقل اکبر و دومی اهل بیت به عنوان ثقل اصغر می باشند و طبعاً اگر قرآن تحریف شده باشد، دیگر ثقل اکبر نخواهد بود.
3- قرآن دلیل حقانیت پیامبر است و اگر ما قرآن را محرّف بدانیم دیگر نه قرآن سندیت خواهد داشت و نه اهل بیت چرا که مطابق با مطلبی که توضیح داده شد حجیّت روایات صحیحه به وسیله قرآن است و حجیّت قرآن نیز به مصونیت آن از تحریف.
ج) اگر چه پاسخهای قبلی تا حدودی پاسخ این پرسش را نیز روشن ساخت، ولی لازم به توضیح است اگر فردی با استدلال به روایاتی که دالّ به تحریف است، قائل به تحریف شد یا یک سلسله استدلالهای ظنی و وهمی را مورد تکیه قرار داد ولی از روی عناد و لجاجت، معجزه بودن قرآن را زیر سوال نبرد، اگر چه خاطی است ولی ما او را مرتد نمی دانیم.
د) رجعت،معراج و موضوع عدم تحریف قرآن در یک وادی هستند، و اگر کسی به خاطر بعضی از شبهات و استدلالها که ما از آنها اطلاع نداریم ولی به نظر این شخص استدلالهای تامّی است سخن گفته، این موضوعات را تعدیل کرده و یا مورد انکار و تردید قرار داده باشد، او را نمی توان صراحتاً کافر دانست.